زیباترین حس دنیا
این روزهــــــــــــا زیباترین حس دنیا رو دارم
سلام عشق مامان وبابا
سلام دخملی نازم
سلام تموم زندگیم
خوبی ناز گلـــــم؟
این روزها اونقدر بی تاب اومدنت شدم که حد و اندازه نداره،شما هم که ماشالله توی دل مامانی داری غــــوغــــا میکنی عزیز دلم
انواع واقسام حرکات نمایشی روبه اجرا میذاری و هرجور که بتونی جیغ مامانی رودرمیاری،1ماهی هم میشه که مدرک شناتو گرفتی همه جور شنایی هم بلدی شناقورباغه،شنا به سینه،شنا به پشت ،شنا پرشی ،شنا موشکی و...
الهی فدات بشم،عشقــــم
جوری هم برایبابایی عزیزتناز و عشوه میای که اون بنده خدا کم مونده پس بیوفته
به محض اینکهبابایی مهربونتنازت میکنه شروع میکنی به حرکات نمایشی و جانگولر بازی وقتی هم برات شهادتین و ولایت اهل بیت رو بازگو میکنه و قرآن میخونه،با دقت گوش میدی و بعدش شروع میکنی به لگد زدن به دستباباییو اون موقع هست که صدای ذوق من وبابایی گلتکل فضای خونهرو پر میکنه(خدایا هزاران هزار بار شکرت)
الهی قربون دستوپای کوچولوت برم که بعضی وقتهاجوری به دل مامانی ضربه میزنی که تاچنددقیقه نفسم بالا نمیادوخندهباباییهم بلندمیشه
(حس کردن تو زیباترین حس دنیاست)
شنبه رفته بودیم دکترت،گفت:الحمدلله همه چیزت خوبه و از اوایل آذر باید منتظر اومدنت باشیم،صدای قلبت هم شنیدیم و مثل همیشه من ومامان جونتذوق مرگ شدیم
راستی چن باری هم به دستمامان جونتلگد زدی وبراش شنارفتیمامانمهم ازذوق چاره نداشت بخورتت( نوشته شده:سه شنبه 14مهر1394)
(بعضی وقتها فکر میکنم از من هم بیشتر دوستت داره)