♡♡عاشقتم فرشته ی خوشکلم♡♡
سلام
سلام خواهر گلیااااا
انشالله که سلامت باشید
خیلی خیلی ممنونم بابت همه
مهربونیایی که نسبت به من و فاطمه زهرا
دارین, واقعا خیلی خوشحالم که خواهرای خوبی
مثل شما دارم, انشالله همیشه خوشبخت باشید و پرانرژی
از احوالات ما اگه بخواین باید بگم, خدا رو شکر بعد از گذراندن
یه دوره سخت و و درد آور چند روزه و رعایت دستورات پزشک بنده
که از دخملی ویروس تپل مپل سرماخوردگی رو گرفتم,الان بهترم
خدا رو شکر ...ولی خیلی بهم سخت گذشت, خیلی... من
نمیدونم چرا وقتی مریض میشم انقدر روحیم رو از
دست میدم, همش فم می کنم دنیا به آخر رسیده
و ار شوهرم و مامانم میپرسم:یعنی من دوباره
مثل قبل خوب میشم... سوالم همش همینه
موقع مریضی... ولی خدا رو شکر خیلی
بهتریم به لطف دعای شما عزیزا
فقط دخملی بعضی وقتها
خیلی ناآرومه که فک
کنم واسه دندونیه
هست که هنوز
خبری ازش
نیست
هفتم شهریور رفتیم عروسی یکی از آشناهای خانوادگیمون
بعد از مدتها رفتیم عروسی که به لطف عروسک خانم گند زده شد به حال بنده و منی که عاشق عروسی و عروس کشون و.... بودم هر لحظه هزار بار از خدا میخواستم این عروسی تموم بشه و ما بریم
در آخر هم زودتر از همه خداحافظی کردیم و د بدو که رفتی
عاقا نمیتونید تصور کنید فاطمه زهرا چیکارا که نمیکرد
روزی میز نشسته بود و همه چیز رو بهم میریخت و همش هم داد و فریاد میزد که چرا نمیذاری برم خودمو از میز پرت کنم
یا حیغ میزد کع ولش کنم بره توی چمنای باغ بچره
خلاصه که خیلی خیلی اذیت شدم و تصیم نهایی بر این شد که توی همه عروسی ها مامان نازنینم رو همرامون ببریم
ولی خداییش خیلی اذیت شدم
یعنی این نیم وجب بچه به هیچ صراتی مستقیم نبوووووووود
ولی با این همه تونستم کلی عکس ازش بگیرم که به نظرم بی نهایت ناز شدن....
نظر شماچیه راجع به عکسا و خوشمل کردناشون خواهر جونیا ؟؟
عکس بالایی هم دخملیه توی باغ عروسی... با یه لباس نباتی توری خوشگل.... اینم بقیــه عکســـــا
نمیدونم چرا واسه گذاشتن این پست اینقدر اذیت میشم؟؟
هنوز عکس ها ادامه داره
ولی نمیشه آپلود کرد
نمیدونم مشکل از کجاست که واسه گذاشتن همین عکس های بالایی هم کلی اذیت شدم و همش میهنگید
التماس دعا