3ماه و13روزگی عسلمون و آخرین پست سال94
یه سلام با بوی خونه تکونیو ترقهبه همه ی شما دوستای عزیزم که از ته ته قلبم دوستتووووووووون دارم
و خیلی خیلی زیاد از آشنایی باهاتون خوشحالمممممممممم
راستش تعداد شما عزیزا اونقدر زیاده که میترسم بخوام اسمتون رو بنویسم و یکی از قلم بیفته و باعث ناراحتی بشه،ولی اینو بدونید همه ی شما مهربون هایی که پیشمون میاین و پیشتون میام رو دوستتتتتتتتت دارم خیلی خیلی زیادو همیشه براتون دعـــــــــــــــــــا میکنم و میدونم شما هم برای ما دعای های تپل مپل میکنید
و یه سلام از جنس لطیف مادرررررررررررررری به دخملک شیرین تر از جانننننننننممممممم که حالا کم کم دارم از شیرینیش استفاده میکنم(مثلا تو چایی میریزم یا توی نسکافهنمیدونید چقدررررر خومشزززززه میشه)
از این روزای دخملی اگه بخووووام بگم اینه که:خیلی خیلی بامزه و شیرین شده به قول آقاسید که با اشاره به فاطمه زهرا سادات میگه :محجوب خیلی عشقه نـــــــــــــــــــــهو من هم با نیـــش بازززززززززز میگم خیـــــــــــلــــــــیییییییییییییییییییییییییی
خلاصه این روزها دخملی کم کم داره با کمک آب جوش و خاکشیر و نخوردن خربزه و ....حنجره ی نازش رو آماده میکنه برا جیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــغ زدن و آواز خوندنخخخخخخخخخخخخخخخخخ
بعضی وقتها یه صداهای باحالی از خودش در میاره و یه میمیک های جالبی میگیره که من و آقاسید اولش اینجوری میشیم و بعدش اینجوری
دیگه اینکه خیلی خیلی تندتر و سریع تز ازقبل سینه خیز میشه و با داد و هوار ازمون میخواد که کمکش کنیم بتونه سینه خیز بره(ما هم دستمون رو میذاریم کف پاهای نازش و دخملی با فشار پاهای کوچولوش به دست ما و جمع کردن کمرش میتونه یه کمی از جاش تکون بخوره و سینه خیز بره)بعدش هم کلی میخنده و ذوق میکنهاز اینکه تونسته به هدفش برسه
دیگه اینکه جغجغه هاشم دستش میگیره و بازی میکنهوقتایی هم که از خواب بیدار میشه اگه پیشش نباشیم اینجوری میشــــــهو به محض دیدن مــــــــــا اینجوری
دیگه اینکه به محض اینکه میره بغل مامان جونش(مامان مهربون من)شروع بهداد و هوار میکنه حالا چـــــــــــــــــرا؟؟چون میدونه مامان مهربون من بغلش میکنه و توی خونه راه میره و بادلش راه میاد و به قول ما میبرتش خونه گردی،خلاصه پیش مامانم خیلی کیف میکنه چوون مامانم کلی باهاش بازی میکنه و حرف میزنه و خونه گردیش میبره
توی بغل همسری هم بازی میکنه و دوست داره آقاسید براش حرف بزنه و بعدش میخنده و با دهن باز در میره(آقا سید براش این شعر رو میخونه:دخمل خوشکل خوشکله دخمل...قزگله دخمل...دخمل قزگل)دخملی خیلی خوشش میاد
راستی یکی دیگه از جایگاه های دخملی که در حال حاضر هم اونجا تشریف داره و بنده رو دید میزنه،شکم مبارک آقاسید هست...وای که نمیدونید دخملی چه کیفی میکنه کلا از لم دادن خوشش میاد اونم روی شکم برآمده ی باباش(انقدر صحنه ی با حالی هست که نگوووووووووووو خخخخخخخخخخخخخ)من که چاره ندارم زمین رو بگازم
وقتایی هم میاد توی بغل من میدونه که چیزای خومشزه در راهه تازه لپاش رو میذاره روی لپام و با هم شبکه پویـــا میبینیم،انقدر حال میده که نگو(آقا سید خیلی حسودیش میشه چون اون ریش داره و نمیتونه با دخملی لپ لپو کنه)من هم همش راه میرم دلش رو آب می کنــــم خخخخخخخخخخخ
و حالا عشق خونـــــه ی مــــــــــــــــــــــــــا
احسنت برشمـــــا دخمل جــــانتا جایی که جـــا داره دست مبارک را در حلقتان فرو کنید مامانی
جدیدا زبونت رو به طرز خنده داری بیرون میاری و خیلی بانمک میشی
راستی دایی محمد عزیزت هم چن روز پیش از قم اومد (خیلی دلم برای داداش عزیزم تنگ شده بود،کلی خوشحال شدم از دیدینش)دایی جونت اولین بار بود که شما رو میدید انقدر خوشحال شد و ذوت کرد ،اصلا باورش نمیشد دایی شده،خلاصه کلی باهات بازی کرد و ذوقت کرد(دایی هات خیلی خیلی دوستت دارن عزیزم)
دایی محمدت براش شما یه النگو خوشتل موشتل(مثل 2 تا النگوهایی که خاله هام برات آوردن)چشم روشنی آورد و دوتا جوجه یناز کوکی که خیلی بامزه هستن و یه مرغ پلاستیکی که خیلی صدای باحالی داره و دهنش خیلی بانمکه(دستت درد نکنه داداش گلم خیلی زحمت کشیدی مهربونم انشالله جبران کنیم)
اینم اون مرغ بانمکی که گفتم و اولین واکنش شما در اولین دیدارتون خخخخخخخ
یعنی کلــــا کــــپ کرده بودیـــــا خخخخخخخخ
ولی بعدش کم کم با هم دوست شدین
راستی یه کم النگوهات رو کردم دستت،تو هم خیلی خوشت اومد و کلی فیگور گرفتی برام
اینجا کلی عکس ازت گرفتم که خیلی عصبانی شدی و بعدش اینجوری شدی
مگـــــــــــــه دستم بهت نرســـــــــــــه مــــــــــــامـــــــــــــان خانــــــــــــــــوم
خب اینم آخرین پست سال 94 بووووود دوستان
انشالله که سال 95 مصادف بشه با ظهور آقامون مولامون حضرت ولی عصر ارواحنا فداه(الهی آمین)
امیدوارم سال پیش رو برای همهون سالی پراز خیــرو برکت و سلامتی باشه انشالله(الهی آمین)
امیدوارم سال جدید به همه یآرزوهای قشنگتون برسید و شـــــاد بشیـــــد(الهی آمین)
ازتون میخوام که برای ما هم دعا کنید و سرسفره ی هفت سین به یادمون باشید
خــــــــــــــــــــب اینم از دفترچه ی سال 1394 که به خیر و خوشی بستـــــــــــــــــه شـــــــــــــــد
خــــــــــــــــــــــــــدایــــــــــــــــــــا شکــــرت که ایـــــــــن سال هم به خیــــــــــــــر گذشت