افطاری با عموجونت
سلام عشقم
حالت چطوره مامانی؟
ما همگی خوبیمو مشتاقانه منتظر دیدن روی ماهت هستیم
امشب هم عمو عماد مهربونت افطار مهمونمون هست و خیلی خیلی داره خوش میگذره، کنجد مامان و بابا نمیدونی چقدر جات بینمون خالیه، زود بیا،بیا دیگه مامانی
عمو جونت وقتی از در وارد شد گفت:که منتظر بودم برادر زاده ام در خونه رو باز کنه و... کلی خندیدیم
من هم گفتم انشالله سال دیگه بدو بدو میاد در رو براتون باز میکنه و باز هم کلی ذوقت کردیم( عزیزم عموجونت خیلی مهربونه و شما رو دوست داره ، من هم دلم میخواد شما بهشون احترام بذاری و دوستشون داشته باشی، باشه مامانی )
راستی افطاری هم کتلت ماهی کهمامان جونت عزیزت عصری برامون فرستاده بود خوردیم و همگی خیلی خوشمون اومد، حالا وقتی اومدی مامان جونت برات درست میکنه ، گلم
برای هممون دعا کن نازنینم ما همگی خیلی دوستت داریم