1سال 17 روز با نازدخترم
سلام و صد سلام به همه ی شما دوستای عزیزم
حال احوال چیکارا میکنید؟؟
انشالله که خوب و خوووووووووووش و خررررررررررررم باشید
ما هم خوبیم خدا روشکر امروز فاطمه زهرا 1 سال و 17 روزشه و خیلی خیلی دلبری میکنه و کلی هم کشته مرده داده تاحالا
امروز میخوام چن تا خاطره توپ واستون ثبت کنم از حدود 10 ماهگی تا 1 سالگی عسلــــــــــــــــــک
1- اینکه دیگه کلا راه میره و تازه بدو بدو هم میکنه واسه تولش هم کفش فیق فیقو خریدیم و خیلی دوسش داره و علاقه عجیبی داره که یکیشو در بیاره و بگیره دست و یه کفشی راه بره
بشدت بشـــــــــــــــــــــــدت عاشق بچه هاس و به محض دیدنشون میگه نـــــــــــــــی نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی و دست و پا میزنه بره بگیرتشونیکی نیست بگه تو خودت نی نی هستی فنچ کوچولو
چن مدت پیش تو کبابی بودیم گیر داده بود بره بغل یه دختر 3،4 ساله و به هیچ وجه ول کنه معامله نبود چسبیده بود به بغل دختر کوچولو و میگفت منو ببررررررررررریعنی پاچیدیم از خنده
2-بشدت به دایی علیرضاش علاقه داره و به محض دیدنش از ته
کلـــــــــــــــــــــــــــــه ذوق میزنه و میره میچسبه گردنش و براش قصه میگه و اون زیر زیرا یه توسری چیزی هم نثارش میکنه
3-کاملا همه چی رو میفهکه...کاملــــــــــــــــا،دیشب رفتیم کبابی و فاطمه زهرا خیلی خیلی بد آرومی میکرد و جیغ و داد و من اینطور موقع ها به در و دیوار و عروسک دعوا میکنم و دخملی میفهمه و آروم میشهدیشب هم اعصابم بهم ریخت و عروسکش رو برداشتم و زدم توسر عروسک و گفتم زهـــــــــــــــر مـــــــــــــــــار نی نی خو بشین انقدر اذیت نده دیگه
عـــــــــــــــــــــــــــــاغــــــــــــــــــــــــــــا
فاطمه زهرا میگی
تو بغل باباش پشت فرمون بود یه دفعه این شکلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی شد
و بعــد هم شکلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
چنان گریه کرد که نگو
دیگه آقاسید از ماشین بردش بیرون و آرومش کرد راستش خیلی عذاب وجدان گرفتمولی نمیدونم چرا
چیلـــــــــــــم بــــــــــــــــــازه
4-حساسیتش روی من صد برابر شده همش میگه:مــــــــــــامـــــــــــــــان مـــــــــــــننننننن
چن وقت پیش کنار شوهری دراز کشیده بودم و فاطمه زهرا به محض دیدن اون صحنه سریع اومد سمتم و رو به باباش گفت:مامان منننننننننننننننننننننننن
و منو کشید سمت خودش و یه سیم شارژر هم دستش بود و مدام میگفت:
بابا بووووووووووب بابا بوووووووووووووووب
به شوهرم گفتم دخترت میخواد بووووبت کنه(ی بلایی سرت بیاره) آقاسید باور نکرد و فاطمه زهرا همچنان در کمین فرصت بود تا بالاخره نوک شارژر رو در نـــاف شوهر جان فرو کرد و صدای داد شوهری بلند شد
5-به همه ی چیزای ممنوعه میگه:بوووووووووووووووووووووووووب
مامان عزیزم یادش داده
وسایل ممنوعه:پریز برق،شارژر،کتاب مامان،وسایل داغ،بخاری و ....
6-چن روز پیش تو خونه ی مامانم عروسکش رو برده و و دستش رو زده به بخاری و باحالت تهدید گفته:بووووووووووووووووووبفک کنم میخواسته تنبیهش کنه
پنجره خونه مامانم قدی .و زیرش یه طاقچه دراز هست و فاطمه زهرا ازش بالا میره و شروع میکنه به رژه رفتن
همچنین عاشق خونه و آشپزخونه و یخچال مامانمه و دوس داره کابینتاش رو مرتب کنه (بیشتر خرابکاری میکنه)
7-کلاغ پر میکنه و به گنجیشک میگه :جوجیشک و به جوجه میگه :دووووو ده ه ه
و همش میگه 1 2 3
در طول شبانه روز هم کلیییییی میحرفه که مترجمش مم هستم و مامان جونش(مامان عزیزم)
8-از مواد غذایی عاشق :::::سوپ،ماست،نودل،رانی،شانی،ویتامین سی،پاپ کرن و چی پلت++++++++هر چیزی که مامانم واسش بپزه
ماشالله ماشالله علاقه ی مامانم و فاطمه زهرا بهم وصف ناپذیره بطوریکه روزایی که پیشه مامانمه و من میرم حوزه اصلا بهونه ی منو نمیگیره و خدا رو شکر آرومه البته مامانم از همه نظر عالی بهش رسیدگی میکنهخدا رو شکر انشالله همیشعه عزیزام سلامت باشن
9-به محض شنیدن صدای در با ذوق میره سمت در و میگه
بــــــــــــابــــــــااااااا و میپره بغل شوهری
در طول شبانه روز هم کلی از بابایش بیگاری میکشه ازجمله: سوار شدن رو شونه بابایی و گردش, علمی در منزل,,,,
فاطمه زهرا خیلی خیلی علاقه به ماشین باریش, داره و داخل بارش میشینه و بابایی بنده, خدا هم باسیمی که من به ماشینش, بستم تو کل خونه دخملی رو با ماشینش میکشه و میگردونه و عسلک مثل یه خان توی بارش لم میده و میکیفه
9-یه چن وقت عادت بدی داشت و با جیغ میرفت پشت فرمون رانندگی میکرد منم چن روزیه با هر ترفندی شده پیش خودم نگهش میدارم و خدا رو شکر نسبتا آرومه ولی باید صندلی ماشینش رو بیارم چون جلو خیلی خطر داره
خدا کنه قبول کنه و عقب بشینه
10-هدیه جشن دندونیش یه ریکوردر خبرنگاری بود که پر شده از نواهای مذهبی و خیلی دوسش داره(ولی فک کنم خرابه چون خیلی خیلی سریع شارژش تموم میشه)
11-وقتایی که یه دفعه صدای بلند میشنوه خیلی باحال میشه و از ترس سریع باکله میاد تو بغلم یا تو شکمم که مثلا خودش رو قایم کنه
12-راستی فاطمه زهرا توی 11 ماهگی2تا مروارید توی لثه پایین در آورد
و توی 1 سالگی 2 تا مروارید تو لثه بالا در آورد
دخمل گلی الان 4 تا مروارید خوشکل داره