♡♡فاطمه زهرا سادات♡♡♡♡فاطمه زهرا سادات♡♡، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره
 محجوب بانو محجوب بانو، تا این لحظه: 29 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
پیوند عاشقانه مـــاپیوند عاشقانه مـــا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره
هم خونه شدن مــــاهم خونه شدن مــــا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره
وب بوی بهشت مــاوب بوی بهشت مــا، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
ملكا ساداتملكا سادات، تا این لحظه: 1 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره
آقا سيدآقا سيد، تا این لحظه: 42 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

♡ ♡ بوی بهشت ♡ ♡

مرسي ك ب دنيا اومدين😍

خدایا میدونم که میدونی

1396/3/7 17:47
388 بازدید
اشتراک گذاری

خدایااااااا
معبود مننننننن
مطمئنم که هستی
و میبینی
خدای من
تو که انقدرررررررررر خوبی
پسسسسسسس چرا بنده هات
انقدر بدن
اونا به کی بردن
خداااایااااااااااااااااااااااا
دلم خوشه به اینکه پشتمی
و میدونم دل شکسته رو خوووووب میخری
خدایا دوستت دارررررررررررررم

حواسم هست که حواست هست

برید ادامه مطلب

پ. ن

 

توی فضای مجازی خیلی ضربه خوردم اول از اون به ظاهر دوستای متقلب که با عکس بچه این و اون وب میساختن و حالا هم مدتیه از کسایی که خواهر صداشون میکردم و صدام میکردن...

ضربه دومی واسم دردناک تر بود چن تا از دوستایی که تو جریان بودن فهمیدن چه به سرم اومد و کارم به کجاها کشید.... اعتمادم.... غرورم.... و مهمتر از همه دلم شکست.... انگ و نسبت همه چی هم بهم زدن....هر بار که پیاماشونو میخونم بیشتر به حماقت خودم ایمان میارم.... دیگه برچسبی, نیست که به پیشونیم نزده باشن و نسبتی نیست که بهم نداده باشن.... و بدترین کاری که تونستن سرم آوردن.... من دستم به هیچ جا بند نیست و خودشون اینو خووووووب میدونن..... درست مثل دنیای واقعی که بعضی وقتا دستم به هیچ جا بند نیست و طرف مقابلم هر بلایی میخواد سرم میاره.... و من فقط با دل شکستم و چشمای اشکبارم سرم رو میبرم سمت آسمون و میگم خدا دیدی.... دیدی این ساده دلی که تو, تو وجودم گذاشتی چه به سرم آورد.... دیدی چییییی شد..... خدایا چرا من هم حقه باز و زیرک و با سیاست نیافریدی؟ چراااااااا خدااااااااا.... چراااااااااااا

باشه اشکالی نداره..... من هیچی نمیگم.....همه چی رو میسپارم به خووووودت....فقد,خوووودت.... خودت جواب دل شکستم رو بده خدااااا

فقط همین کافیه

همین

با چند قطره اشکی که انگار از ته قلبم میاد

همین کافیه واسه آروم شدنم

واسه اینکه یه صدایی ته قلبم بگه تو به خودش واگذار کردی 

پسسسسسسس دیگه غمت چیه

و خدا خودش حکم میکنه اونم به عدل

خدایا اینبارم خودت حکم کن

اینبارم خودت حکم کنننننننننن

فقد تویی که از پیدا و نهان همه چی, خبر داری

فقد تووووووویییی که میدونی کی راست میگه کییییی دروغ

پس, خودت حکم بده

که حتی اگه به ضررم باشه با جون و دل میپذیرم

چون میدونم این حماقت خودمه

که زود اعتماد, کردم

زود دل بستم

و زود خواهر گفتم

و خواهرم دونستم

خدایا چنان کن سرانجام کار

تو خشنود باشی و ما رستگار

پسندها (8)

نظرات (0)